قارچ 98 - Garch98.IR

با خبر باش

با خبر باش که هنگامه استقبال است
سیصد و سیزده آیینه و یک تمثال است
سیصد و سیزده آیینه و یک تمثال است
با خبر باش که هنگامه استقبال است
کسی گفت که زاریم ز ما در گزری
هفت سر آئله داریم ز ما در گزری
پای از این جاده بدزدیم سلامت این است
نشنیدید که گفتند سفر سنگسن است
و کسی گفت بخسبید فرج در پیش است
کربلا را بگزارید که حج در پیش است

 ♪♪♪♪♪

کربلا را بگزارید که حج در پیش است
ای جماعت نگر بیش کمی حال کنید
کی شما روزه گرفتید که افطار کنید
دل مبندید که صد فتنه در این پنهان است
این همان قصه ی اسلام ابوصفیان است
محرمان بایدشان سیلی شاید خورده
و عمل قفله اگر مرد بیاد خورده

القرض در همه قافله یک مرد نبود
یا اگر بود شایسنه نابرد نبود
القرض در همه قافله یک مرد نبود
یا اگر بود شایسنه نابرد نبود
خسته منشین که.هدیبیه هنینی دارد
عاقبت صلح حسن جنگ حسینی دارد
از کدام محوترین کوچه پدیدار شد و
به خال لبت ای دوست گرفتار شدم
و همون گفت چنین گفت کسی می آید
مژده ای دل که مسیحا نفسی می آید
مژده ای دل که مسیحا نفسی می آید

♪♪♪♪♪

ما یقین داریم انسوی افق مردی هست
مرد اگر هست بدانید که ناوردی هست
من و مرداب که جوییم بیا برگردیم
ما نمک خورده اوییم بیا برگردیم
سفر دشت غریبیس نفس تازه کنیم
آخرین جنگ صلیبیست بیا برگردیم